سیاسی

اصلاً نام افغانستان قابل بحث است

نوشته شده توسط admin در تاریخ 14 قوس 1404

اشتراک گذاری: فیسبوک | توییتر | واتس‌اپ | لینکدین
بازدیدها: 50

---

نویسنده: امیر آریایی

در روزهای اخیر واژه‌ی «افغان» کنش‌ها و واکنش‌های فراوانی در شبکه‌های اجتماعی به‌دنبال داشته و بسیار بحث‌برانگیز شده است. گروهی استدلال می‌کنند که این واژه مختص افغان‌ها (پشتون‌ها) است و عده‌ای دیگر معتقدند کسانی که افغان نیستند و این واژه را نمی‌پذیرند باید از این سرزمین مهاجرت کنند.

با توجه به بحث‌برانگیز شدن واژه‌ی «افغان» و «افغانستان»، متأسفانه سال‌هاست در این جغرافیا و سرزمین نگرش‌ها و تصمیم‌گیری‌ها قومی و فزون‌خواهانه بوده است. بنابراین به باور من، ضمن اینکه تحمیل واژه‌ی «افغان» بر دیگران نادرست است، اصلاً نام «افغانستان» نیز قابل بحث و بازنگری است. 

همه می‌دانیم افغانستان از چه زمانی و با حمایت و همکاری چه کسانی بر این سرزمین تحمیل شده است و از آن زمان تا کنون مشکلات این دیار روز به روز گسترده‌تر و عمیق‌تر شده است.

بر این اساس، از نسل مبارز، دانشگاهیان و همه کسانی که به حقایق تاریخی و جعل فرهنگی و هویتی آگاه‌اند، از همه اقوام این سرزمین می‌خواهیم که برای ریشه‌کن کردن بحران‌های موجود، اعم از بحران هویت ملی و رفع همه نابسامانی‌ها، بسیج شوند تا نام افغانستان که ریشه بسیاری از مشکلات کنونی است، تغییر یابد. 

تغییر این نام افغانستان به خراسان یا هر نام دیگری که همه قوم‌های‌ این سرزمین خود را در آیینه برابری و برادری ببینند، ما را به سمت ملت شدن نزدیک‌تر خواهد کرد. در غیر این صورت، با این همه برتری‌خواهی و تحمیل هویت بر دیگران، جز ایجاد شکاف‌های قومی بیشتر، نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد.

با مرور تاریخ و رویدادهایی که یکی پس از دیگری در این سرزمین رخ داده‌اند، تغییر نام افغانستان نیز کار چندان دشواری نخواهد بود. همانطور که طی دهه‌های مختلف شاهد سقوط حکومت‌های مختلف بوده‌ایم و پرچم‌ها، سرودهای ملی و قوانین اساسی هر بار مطابق میل حاکمان تغییر کرده‌اند، تغییر نام یک سرزمین نیز دشوار نیست. 

همین امروز با بازگشت طالبان و نهادینه شدن ساختاری قرون‌وسطایی، نام بسیاری از مکان‌های عمومی، از مرکز شهرها تا دانشگاه‌ها و میدان‌های هوایی، یکی پس از دیگری به دلخواه آنان تغییر یافته است. بیایید از حقایق تاریخی این سرزمین فرار نکنیم. اگر اراده‌ای برای رد این نام‌های تحمیلی وجود دارد، با ایستادگی، دادخواهی مستمر و پیوسته می‌توان به نتیجه مطلوب رسید. 

اما شوربختانه ما در سرزمینی زندگی می‌کنیم که تحریف حقایق و جعل تاریخ برای بسیاری افتخار و رسالت شده است. سرزمینی که حقایق آن وارونه جلوه داده شده و کسی جرات بیان حقیقت تاریخی را ندارد.

امروز با گذشت نزدیک به پنج سال، هزاران دختر این سرزمین از کار و تحصیل محروم‌اند، اما هیچ صدایی بلند نمی‌شود تا در برابر این همه درد و محرومیت بایستد. تا کی می‌خواهیم به حق یک نسل برجسته و نازنین این دیار برخلاف آموزه‌های اسلامی و انسانی بی‌توجهی کنیم؟

با توجه به بیداری و آگاهی مردم و ناپایداری نظام‌های سیاسی موجود، به این نتیجه می‌رسیم که اگر چشم‌انداز درست و اساسی وجود داشته باشد، می‌توان به تغییر نام این سرزمین دست یافت. آنچه مردم ما، اعم از تمام اقوام، نیاز دارند، نه تنها تغییر واژه‌های تحمیلی «افغان» و «افغانستان» است، بلکه تغییر اساسی و بنیادین در ساختارهای سیاسی و اجتماعی نیز می‌باشد تا همه مردم در تصمیم‌گیری‌ها و تأمین عدالت و برابری سهیم باشند.

این جغرافیا سال‌هاست گرفتار بحران‌های عمیق و ریشه‌دار تحمیلی بوده و هنوز در گردنه‌های پرپیچ‌وخم آن گرفتاریم. بنابراین لازم است موضوعاتی چون نام کشور، زبان رسمی و هویت ملی به صورت جدی به بحث گذاشته شود. 

هنوز در این سرزمین بسیاری حق ندارند زبان خود را فارسی معرفی کنند، چرا که از سوی یک فرد برتری‌طلب و مسلح که سال‌هاست از سوی نیروهای خارجی به مردم تحمیل شده، زبان‌شان تحریف می‌شود و می‌گویند زبان شما دری است و چرا فارسی می‌گویید؟ هنوز دانشجویان ما در دانشگاه‌ها که باید مهد آرامش و پذیرش باشد، حق به کار بردن واژه «دانشجو» و «دانشگاه» را ندارند و نمی‌توانند در پایان‌نامه‌های خود از این اصطلاحات استفاده کنند. تا کی این وضعیت را می‌پذیرید و تحمل می‌کنید؟

برای رسیدن به دولت-ملت و سرزمینی با هویت ملی و عدالت اجتماعی، راهی جز پایان دادن به این همه برتری‌طلبی نیست. باید برای تغییر نام این سرزمین مبارزه کرد تا هیچ‌کس به دلیل افغان بودن یا نبودن، مهاجر یا غیر بومی خوانده نشود. همه می‌دانیم بومی‌ترین اقوام این دیار چه کسانی بوده‌اند و در فرصتی جداگانه در این باره خواهم نوشت.