SANYA NEWS
فرهنگی

لبخندهای موقتی و سکوت‌های پنهان

نوشته شده توسط admin در تاریخ 23 قوس 1404

اشتراک گذاری: فیسبوک | توییتر | واتس‌اپ | لینکدین
بازدیدها: 40


لبخندهای موقتی و سکوت‌های پنهان

نویسنده: دریا‌ نشاط 

نمی‌شود من تمام روز کامل بخندم و تاوانش را پس ندهم.

انگار هر خنده بدهیِ پنهانی دارد که شب بی‌صدا از دل پس می‌گیرد.

لبخندهایم بیشتر شبیه قراردادی موقت‌اند چند ساعت دوام می‌آورند و بعد بی‌خبر می‌شکنند و مرا به سکوتی سنگین می‌سپارند 

سکوتی که پر است از حرف‌های نگفته

و حس‌هایی که جایی برای ماندن پیدا نکردند.

امروز در میان همان لبخند قشنگ

یاد حضورت ناگهان از راه رسید.

یادی که به زیبایی می‌خندید

و چشمانش برق می‌زد آن‌قدر نرم و روشن در ذهنم خطور کرد که برای لحظه‌ای تمام نبودنت کمرنگ شد.

دنیا مکث کرد ،زمان ایستاد

و من میان شلوغی روز

گم شدم ،در یک خاطره‌ی ساده.

اما همین روشنی درد را عمیق‌تر کرد

چون فهمیدم این آرامش واقعی نیست

فقط تصویری‌ست که ذهنم برای دوام آوردن ساخته تا فرو نریزم

تا وانمود کنم هنوز می‌شود ادامه داد.

من می‌خندم، حرف می‌زنم،

روز را مثل آدم‌های عادی می‌گذرانم

حتی گاهی شبیه کسانی می‌شوم

که انگار چیزی کم ندارند.

اما درونم جایی هست

که همیشه ساکت مانده جایی که هیچ خنده‌ای به آن راه ندارد. هیچ چیزی برایش خوشایند نمیباشد ...

جایی که نام تو را از بر است

و با هر بار عبور خاطره‌ات آهسته، بی‌صدا

فرو می‌ریزد

مثل دیواری که سال‌ها ایستاده

اما ترک‌هایش را فقط خودش می‌شناسد.

نبودنت شبیه زخمی نیست

که خون‌ریزی کند و دیده شود.

نبودنت دردی‌ست آرام و پیوسته

که یاد گرفته‌ام

پشت لبخند پنهانش کنم.

با هر خنده،

بیشتر در فضای نبودنت خودم را گم می‌کنم گم میان نقش خوب بودن،

میان وانمود کردن،

میان این تلاشِ خسته‌کننده

برای طبیعی جلوه دادنِ دلتنگی.

امروز فهمیدم

آدم می‌تواند سالم به نظر برسد

اما درونش پر از ویرانی باشد. مانند گیلاس لبریز که گاهی با اندک ترین تکان خوردن می‌ریزد...ومی‌تواند حرف بزند، بخندد،

حتی دیگران را آرام کند،اما خودش

جایی برای تکیه نداشته باشد.

من از غم خسته نیستم،

از تظاهر خسته‌ام

از این‌که هر روزخودم را جمع‌وجور کنم

تا کسی متوجه خلأ بزرگی نشود

که به نام تو

در زندگی‌ام جا خوش کرده است.

شاید این یادداشت

قرار نیست چیزی را درمان کند

اما امشب

حداقل اعترافی‌ست به خودم می‌کنم 

به این‌که چند ساعت لبخند

هیچ‌وقت نمی‌تواند

جای حضوری را بگیرد

که تمام زندگی‌ام

به بودنش عادت کرده بود......

جستجو
ویدیوهای محبوب

25.Oct.2025

26.Oct.2025

26. Oct. 2025


نظرات کاربران

ارسال نظر