نوشته شده توسط admin در تاریخ 28 قوس 1404
اشتراک گذاری:
فیسبوک |
توییتر |
واتساپ |
لینکدین
بازدیدها: 38
نویسنده: میراجان امیری
بخش سیزدهم
هدایت با سبدی از خرسندی دوباره عازم کابل شد. شادی در وجودش نمیگنجید؛ لباس به تنش تنگآمده بود و دلش میل پرواز داشت. خوشیها به او سلام میکردند. همینکه رسید و پس از سلام و احوالپرسی کوتاه، طبق معمول، مستقیم به اتاق خود رفت و خود را در خیالِ زبیده پیچاند و با دنیایی از شادمانی به خواب فرو رفت.
ساعت هفتونیم بامداد بود که زنگ موبایلش به صدا آمد؛ گوشی را برداشت، پس از گفتوگویی کوتاه با رئیسش، با عجله خانه را ترک کرد و راهی دفتر شد. هنوز نرسیده بود که ماموریتی به او سپرده شد؛ تا اعزام شود به دورترین نقطهی بدخشان. اگرچه دلخوش به این سفر نبود. اما وقتی تصویر روزهای بیکاری در ذهنش عبور و مرور میکرد، ناچار خود را راضی به پذیرفتن مأموریت نمود.
پنجشنبهشب خود را به ترمینال موترهای بدخشان رساند. حدود ساعت هفتونیم شام حرکت کردند و پس از گذر از شب، صبح وقتتر به مرکز بدخشان رسیدند.
احمد همکار جدیدش که پیشتر توسط دفتر همأهنگ شده بود به او معرفی شد. هر دو بهسوی مهمانخانه رفتند تا سفر بعدی را باهم تدارک ببینند.
چند روزی در شهر فیضآباد ماندند؛ هر آنچه لازم بود فراهم کردند و سپس راهی روستایی شدند که هممرز با کشور تاجیکستان بود. پس از یک روز رفع خستگی، کار را آغاز کردند. این پروژه ششماه را در بر میگرفت. هر لحظه هوای زبیده دلش را میآزرد؛ اما چارهای جز ادامه دادن نداشت.
زبیده روز شنبه به کابل آمده بود. با اشتیاق فراوان، طبق معمول، چشمبهراه دیدن هدایت بود. همینکه به ایستگاه رسید، تندتند قدم برداشت تا شاید دیداری تازه مهیا شود.
نزدیک دکان ماما صادق که رسید، نگاهی بهسوی دکان انداخت. اما خبری از هدایت نبود. ماما صادق و داریوش گرم صحبت بودند. زبیده با حال پریشان بهسوی خانه رفت. پس از رفع خستگی، زودتر از شبهای دیگر به رختخواب پناه برد، اما خواب به سراغش نیامد.
ناگهان به یادش آمد که هدایت کاغذی به او داده بود. برخاست، بهسوی دستکولش رفت، کاغذ را بیرون آورد و دوباره به بستر بازگشت. ورق کهنه و فرسوده بود. آهسته، کُندکُند خواند. با هر بار خواندن، لبخندی بر چهرهاش میدرخشید؛ اما در پایان، جایی که شمارهی هدایت نوشته شده بود، پاره شده و قابل خواندن نبود. همین، دلش را میآزرد.
نیمهشب گذشته بود که خواب بر او غلبه کرد و پلکهایش آرام بسته شد.
ترامپ: ۴۸ ساعت آینده برای خاورمیانه سرنوشتساز است!
وزیر دارایی اسرائیل به عربستان: کشور فلسطین نمیخواهیم، شترسواریتان را ادامه دهید!
پوتین: لغو دیدار با ترامپ موقت است، روسیه آماده گفتوگو است
وزیر دارایی اسرائیل به عربستان: کشور فلسطین نمیخواهیم، شترسواریتان را ادامه دهید!
فرانسه سومین حکم بازداشت بینالمللی علیه بشار اسد صادر کر
فرانسه سومین حکم بازداشت بینالمللی علیه بشار اسد صادر کرد
درگیری شبانه در قندهار؛ گزارشها از تلفات طالبان حکایت دارد
احمد ولی هوتک در مسابقه MMA در بلاروس به پیروزی رسید
ترامپ: ۴۸ ساعت آینده برای خاورمیانه سرنوشتساز است!
وزیر دارایی اسرائیل به عربستان: کشور فلسطین نمیخواهیم، شترسواریتان را ادامه دهید!
پوتین: لغو دیدار با ترامپ موقت است، روسیه آماده گفتوگو است
وزیر دارایی اسرائیل به عربستان: کشور فلسطین نمیخواهیم، شترسواریتان را ادامه دهید!
فرانسه سومین حکم بازداشت بینالمللی علیه بشار اسد صادر کر
فرانسه سومین حکم بازداشت بینالمللی علیه بشار اسد صادر کرد
درگیری شبانه در قندهار؛ گزارشها از تلفات طالبان حکایت دارد
احمد ولی هوتک در مسابقه MMA در بلاروس به پیروزی رسید
25.Oct.2025
26.Oct.2025
26. Oct. 2025