SANYA NEWS
اجتماعی

جوانان دانشجو، بی‌انگیزه به دانش

نوشته شده توسط admin در تاریخ 7 قوس 1404

اشتراک گذاری: فیسبوک | توییتر | واتس‌اپ | لینکدین
بازدیدها: 215


جوانان دانشجو، بی‌انگیزه به دانش

همیشه گفتیم که جوانان ستون فقرات جامعه اند. وظیفهٔ ستون هم نگهداشتن سقف است. اگر آن وجود نداشته باشد ساختار(سقف)  از هم می‌پاشد. جوانان به‌مثابهٔ ستونی‌ست که اگر در جامعه وجود نداشته باشد، جامعه سقوط می‌کند. خوبی و بدی‌ها را در جامعه بیشتر از همه جوانان تقدیم می‌کند. اگر جوان درخشید، جامعه هم می‌درخشد و در صورت بدی جوان، جامعه بد می‌شود. اما چرا جوانانی که باید انگیزه به دانش‌جویی داشته باشند، از دانش بیزار اند؟ در این مقاله کوشش شده است به این پرسش پاسخ داده شود.

جوانان یک سرزمین سازندگان همان سرزمین اند. جوانان هستند که مسیر سرزمینی را به راست و یا چپ سمت‌و‌سو می‌دهند. شرایط یک کشور بیشتر بستگی به وضیعت جوانان دارد. اگر جوانان با اراده و عزم راسخ به‌ فکر نجات سرزمین‌شان باشند، قطعا با تعهدی که بروز می‌دهند موفق خواهند شد. جوانان افغانستانی هم همان‌های اند که سرنوشت این کشور را خوب و یا بد رقم می‌زنند. ما شاهد بی‌انگیزگی جوانان در قبال علم‌و‌دانش هستیم. جوانانی که باید علاقهٔ شدید به علم‌و‌دانش داشته باشند، از علم‌و‌دانش بیزار اند. 

من خودم یک جوان دانشجوی حوزه خبرنگاری هستم و به صراحت می‌بینم چقدر جوانان بی‌انگیزه و بی‌تفاوت درقبال تحصیلات خویش اند. توحید «کبیری» دانشجوی حوزه انجنیری است و علت بی‌انگیزگی دانشجویان را چنین بیان می‌کند: «اساسی‌ترین دلیل بی‌انگیزه شدن جوانان به تحصیلات، نبود فرصت های کاری برای دانشجویان بعد از تحصیل و همچنان کارآموزی در جریان تحصیل می‌باشد». اما چه علت‌های دیگری وجود دارد که جوانان را بی‌انگیزه ساخته است؟

علت‌ها:

علت‌های زیادی در این قبال وجود دارد، اما مهم‌ترین آنها شامل علل‌های زیر می‌شود.

الف- عدم شناخت درست مهارت فردی: این از اصلی‌ترین علت‌ها می‌تواند باشد. زیرا فردی که نتوانسته است در طول سال‌ها، مهارت فردی خود را پیدا کند و بشناسد، مجبور می‌شود رشتهٔ را برای تحصیلات انتخاب کند که اصلا دوست ندارد. شما فکر کنید، دانشجوی که علاقهٔ شدید و مهارت بالا به حوزهٔ خبرنگاری را داشته باشد عوض آن حوزهٔ انجنیری را برای تحصیلات انتخاب کند، آیا موفق می‌شود؟ قطعا که نه آن‌چنان.

ب- فشارهای تحمیل‌شده: بیشتر جوانان برای انتخاب رشتهٔ تحصیلات آزاد نیستند. آنها مجبور اند آن رشته‌های را برای تحصیلات انتخاب کنند که خانواده‌های‌شان می‌خواهد. این موضوع و نداشتن علاقه شخصی به رشتهٔ تحصیلی می‌تواند مُنجر به بی‌انگیزگی شدید درقبال علم‌و‌دانش میان‌شان شود. جوانی که خود نتواند رشتهٔ مورد‌علاقه‌اش را پیش ببرد، به‌اثر فشارهای تحمیل‌شده از سوی خانواده‌ها موجب پسمانی‌ها می‌شود.

ج-ضعف اقتصاد: بدون شک که اقتصاد در همهٔ ابعاد زندگی‌مان حیاتی‌ست. پیش‌برد تحصیلات هم عاری از این موضوع نیست؛ متأسفانه نداشتن اقتصاد درست و عدم برآمدن از هزینه‌های دانشگاهی، جوانان بی‌انگیزه می‌شوند. جوانی که بتواند از پس هزینه‌های دانشگاهی خویش برآید، انگیزه  تحصیل را نسبتًا میان جوانان بیشتر می‌سازد. البته که این موضوع همیشه دقیق از آب در نمی‌آید و می‌تواند نسبت به شرایط متفاوت باشد. اقتصاد بالا همیشه هم به معنی افزایش انگیزه تحصیلی نیست، بلکه گاهی می‌تواند شکننده باشد.

د- عدم آگاهی: بلی، انسان نا آگاه همیشه اشتباه عمل می‌کند. اگر جوانی ناآگاه باشد و از اهمیت علم‌ودانش چیزی پی نبرد، به‌شدت بی‌انگیزه در قبال این موضوع می‌باشد. آگاهی آزادی را می‌آورد و آزادی اختیار را، همین اختیار است که باعث می‌شود جوانان آن‌چه را انتخاب کنند که واقعا برش ساخته شده‌اند. و با انتخاب درست و مناسب، علاقه ایجاد می‌شود. علاقه هم موجب انگیزه درون جوانان می‌شود. پس بر آن‌چه علاقه داشته باشند، آن را به‌بهترین شکل ممکن پیش می‌برند.

ه- رفتار نامناسب و کوبندهٔ استادان دانشگاه: هر رفتار نامناسبی دلی را می‌رنجاند و هنگامی که دل رنجید، مطمئنًا انسان در قبال هر چیزی بی‌انگیزه می‌شود. رفتار نامناسب اساتید دانشگاه‌ها می‌تواند موجب افزایش بی‌انگیزگی میان دانشجویان شود.

د- کمبود امکانات: هر کاری نیاز به سلسلهٔ از ابزار دارد. به‌همین‌شکل هر رشتهٔ تحصیلی هم نیازمند ابزاری‌ست که کمک‌کننده دانشجویان در عرصهٔ عمل می‌باشد. در صورت نبود امکانات و شرایط درست، تحصیلات خامخا دانشجویان ضربه می‌بینند. پس نبود امکانات درست می‌تواند علتی از علت‌ها باشد.

پیامد‌ها:

نباید فراموش کرد که این قضیه پیامد‌های منفی و ناگوار را هم به‌پیش دارد. که موارد زیر را در بر دارد:

الف- ایجاد جامعهٔ بی‌سواد و کارنافهم: بدون شک که منفی‌ترین پیامد این قضیه همین است. زیرا در جامعهٔ که انگیزه درقبال علم‌‌و‌دانش به‌ حد اقل رسیده باشد رسیده باشد، نباید انتظار پیشرفت را کشید. نباید انتشار کشید تا افراد کافهم و باسواد فارغ داده شوند. بلی که دانشجویان بالاخره بعد سپری نمودن سمستر‌های خود فارغ می‌شوند، اما تنها چیزی که می‌توان به جامعه تقدیم کرد افراد کارنافهم و ناکارآمد است.

ب- فرار مغز‌ها: یکی از علت‌های فرار مغز‌ها یا همان مهاجرت بی‌انگیزگی تحصیلی است. جوانانی که به‌سبب بی‌انگیزگی فردی بی‌سواد فارغ شوند بالاخره مهاجرت را ترجیح می‌دهند. مهاجرت‌های که می‌تواند زیان‌آور بر جامعه باشد. 

ج- کاهش فرصت‌های شغلی: اگر جوانان درقبال تحصیلات خویش بی‌انگیزه پیش بروند و حوزه‌های را برای تحصیلات انتخاب کنند که خود نمی‌خواهند، فرصت‌های شغلی کاهش می‌یابد. این موضوع می‌تواند بالای همهٔ جوانان چی با انگیزه و یا بی‌انگیزه تأثیر منفی بگذارد.

د- کمبود نیروی خلاق: بلی، جامعه با کمبود این نیرو مواجه می‌شود. و تأثیر این پدیده بالای همهٔ جامعه منفی‌ست. با افزایش نیروی خلاق جامعه می‌تواند پیشرفت‌های داشته باشد که با کمبود آن چنین امر ممکن نیست.

راهکار‌ها:

راهکارهای پیشنهادی برای بهبود این وضع را ضمیمهٔ این نوشته ساخته‌ام، تا جوانان با مراعت کردن این راهکارها بتوانند صاحب انگیزه فردی در قبال علم‌و‌دانش شوند.

الف-کشف استعداد درونی: جوانان باید آن‌چه شوند که واقعا می‌خواهند. شدن آن‌چه می‌خواهیم هم بدون کشف استعداد تقریبا ناممکن است. جوانان باید تلاش کنند استعداد و مهارت فردی خویش را بیابند. در هر حوزهٔ که مهارت لازم دارند شروع به فهم دانش آن حوزه کنند. این امر می‌تواند انگیزهٔ درونی را افزایش دهد. زیرا هر آن‌چه که با علاقه انجام شود، بهترین می‌تواند باشد.

ب- برخورد مناسب خانواده‌ها: خانواده‌ها باید بکوشند که فشارهای تحمیلی را بالای فرزندان‌شان وارد نکنند. اجازه بدهند آن‌چه می‌خواهند شوند. باید خانواده‌ها نقش مشاور برای فرزندان‌شان را ایفا کنند، نه حاکم. اگر چنین اقدام‌ صورت گیرد، استعداد‌ها کشف شده و جوانان با انگیزه عمل می‌کنند.

ج- ایجاد رفتار مناسب اساتید دانشگاهی: رفتار مناسب را همه می‌پسندند. اگر رفتارهای‌ استادان دانشگاه‌ها مناسب و با مهربانی همراه باشد، می‌تواند انگیزهٔ فردی را افزایش دهد. پس پیشنهاد این‌ست که استادان گرامی متوجه چنین موضوع باشند. این خود خدمتی‌ست والا. اگرچه استاد هستند که رفتارهای مناسب و شایسته هم دارند، اما با این‌حال ما شاهد رفتارهای بعضا نامناسب و دیکتاتورانه هستیم.

د-هدف‌گذاری: دانشجویان باید برای آیندهٔ خود هدف‌گذاری کنند و طبق آن پیش بروند. داشتن هدف و برنامه مشخص، میزان انگیزه را بالا می‌برد. انگیزه داشتن هم که خود موجب کامیابی فرد می‌گردد.

جمع‌بندی:

 ما در جامعهٔ زندگی می‌کنیم که انگیزهٔ جوانان به علم‌ودانش و تحصیلات به حد اقل رسیده است. باید کوشیده شود تا جوانان با علاقه و انگیزهٔ صادق تحصیلات خویش را به‌پیش بگیرند. اگر از همین‌حالا اقدام به ایجاد انگیزهٔ درونی-تحصیلی آینده و جامعهٔ کارفهم و خلاقی خواهیم داشت. جوانان باید همان حوزهٔ را انتخاب کنند که دوست دارند. فراموش نکنیم که انتخاب درست و دقیق تحصیلی نه‌تنها خدمتی برای خود بلکه به همهٔ اعضای جامعه است.

نویسنده: مقدر صالح

جستجو
ویدیوهای محبوب

25.Oct.2025

26.Oct.2025

26. Oct. 2025


نظرات کاربران

ارسال نظر