SANYA NEWS
سیاسی

قلم‌های آگاه و میدان‌های پیروز

نوشته شده توسط admin در تاریخ 21 قوس 1404

اشتراک گذاری: فیسبوک | توییتر | واتس‌اپ | لینکدین
بازدیدها: 112


قلم‌های آگاه و میدان‌های پیروز

نویسنده: مهرزاد عظیمی

در مسیر مبارزه برای حق و هویت، همواره صداهایی هستند که فریادِ آگاهی و قلمِ بیدارگر را «عمل» نمی‌دانند. آنان چشم بر این حقیقت بزرگ می‌بندند که پیش از هر یورش شمشیر، نبردی در گستره اندیشه روی می‌دهد و پیش از هر فتح میدان، قلعه‌های جهل باید فرو بریزند. این نوشتار روایتی است از همان نبرد نادیده گرفته شده؛ از خطرکردن‌هایی که طلایه‌دار نبرد مسلحانه می‌شوند و از قلم‌هایی که جبهه‌ها را روشن می‌سازند. برخلاف دیدگاه سطحی، کار عملی نه با رد صلاحیت روشنگری، که با درک پیوند ناگسستنی «آگاهی» و «عمل مسلحانه» معنا می‌یابد. آنچه پیش روست، تاملی است بر تجربه‌های عبرت‌آموز گذشته که چگونه بهای سنگین بی‌توجهی به این پیوند را پرداخته‌ام، و تحلیلی است از امروزی که ثمره مقاومتِ بی‌باکانه روشنفکران را می‌چینیم. اینجا از ضرورت هماهنگی استراتژیک بین سنگر قلم و سنگر اسلحه سخن می‌گوییم، زیرا تنها در سایه این اتحاد است که مبارزه به مقصد نهایی خود خواهد رسید.

گاه وقتی سخن می‌گوییم، برخی دوستان ــ خواه از روی ناآگاهی یا بغض و حسادت ــ ما را محکوم می‌کنند که «فقط حرف می‌زنید و می‌نویسید، اما کار عملی در کار نیست». این عزیزان درنمی‌یابند که همین نوشتن، همین خطرپذیری و همین آگاهی‌بخشی، خود عملی اساسی و بنیادین است. ما به ماهیت نبرد مسلحانه در برابر دشمنی که جز زبان اسلحه را نمی‌فهمد باور داریم، اما هر جنگ بزرگی به زمینه‌چینی نیازمند است؛ کاری که در این سال‌ها به شکل موثری انجام شده و می‌شود.

دوستان عزیز، هرگز فراموش نمی‌کنم زمانی را که برخی چهره‌ها را به عنوان مغزهای متفکر شونیسم معرفی کردیم و هشدار دادیم. بسیاری از همان کسانی که امروز پرچم مبارزه با این چهره‌ها را بلند کرده‌اند، آن روز در کنارشان ایستاده و علیه ما فعالیت می‌کردند. اما امروز داستان تفاوت کرده است. این تحول، نتیجه مستقیم همان آگاهی‌دهی‌ها و خطرپذیری‌هایی است که سال‌ها با جسارت تمام فریاد زدیم و قلم زدیم. با این حال، این هرگز به معنای کافی‌بودن این اقدامات و بی‌نیازی از سلاح و میدان نبرد نیست. بلکه دقیقاً زمانی که آگاهی گسترش یابد، مسیر مشخص شود و مردم بدانند برای چه می‌جنگند، آنگاه برداشتن سلاح معنا پیدا می‌کند. در آن مرحله، قلم‌زن به تبلیغ و تبیین ادامه می‌دهد و رزمنده میدان، در روشنایی کامل می‌رزند تا مردم را از توطئه دشمنان برهانند.

عزیزانم، آنچه ما را عقب نگه داشته، عدم استفاده درست از نیروهای انسانی بوده است. ما نتوانستیم هر فرد را در جایگاه واقعی ظرفیت‌اش به کار گیریم و از او توقع متناسب داشته باشیم. در طول نزدیک به ۲۴ سال، کسانی را به عرصه دیپلماسی فرستادیم که نه فهم سیاسی لازم را داشتند و نه درک هویتی، و در نتیجه فریب خورده و منافع مردم را قربانی منافع کوتاه‌مدت خود کردند. یا اسلحه را به دست کسانی دادیم که هیچ درکی از تاکتیک‌های رزمی نداشتند و پیش از رسیدن دشمن، میدان را خالی کردند. این اشتباهات تاوان سنگینی داشت.

دوستان من، بی‌احترامی به جایگاه خادمان راستین درست نیست. همین جامعه قلم‌به‌دست و عدالت‌خواه بود که ماهیت شونیستی و قبیله‌گرایی چهره‌هایی مانند غنی احمدزی، حامد کرزی، محمد عمر داوزی، محمد حنیف اتمر، معصوم استانکزی، زلمی خلیلزاد، علی احمد جلالی و دیگران را افشا کرد. آنقدر فریاد زد تا همگان بیدار شدند. امروز حتی کسانی که هنوز ماهیت اصلی این چهره‌ها را درنیافته‌اند، اگر بخواهند با آنها ائتلاف کنند، با واکنش تند مردم مواجه می‌شوند و چهره‌های وابسته از پیوستن به چنین ائتلاف‌هایی خودداری می‌کنند.

بنابراین بار دیگر تاکید می‌کنم: من به نبرد مسلحانه با دشمن باور دارم و آن را گزینه نهایی می‌دانم، اما نمی‌توان نقش قلم و رسانه و فداکاری کسانی را که با قلم می‌جنگند نادیده گرفت یا آنها را به «عدم عملگرایی» متهم کرد. کار آنها نیز عملی حیاتی و پیش‌نیاز است.

فرهیختگان گرامی، ما باید کسانی را محکوم کنیم که حتی در حریم خصوصی خود نیز جرأت بر زبان آوردن نام دشمن را ندارند، چه رسد به ایستادن در میدان نبرد یا بیان حقایق در رسانه‌ها.

حرف آخر این است: تا زمانی که قلم و تفنگ را هماهنگ و هم‌سو نکنیم، حتی اگر تمام لشکرهای جهان پشتیبان ما باشند، شکست خواهیم خورد. تجربه تلخ سال‌های پسا سقوط حکومت کمونیستی، گواه صادقی بر این ادعاست.

جستجو
ویدیوهای محبوب

25.Oct.2025

26.Oct.2025

26. Oct. 2025


نظرات کاربران

ارسال نظر