نوشته شده توسط admin در تاریخ 22 قوس 1404
اشتراک گذاری:
فیسبوک |
توییتر |
واتساپ |
لینکدین
بازدیدها: 241
نویسنده: جاوید روستاپور، روزنگار
خبرگزاری ثانیه: در سالهای اخیر، با فروپاشی جمهوریت و استقرار دوبارهیطالبان، صحنهی سیاسی افغانستان وارد مرحلهای از آشفتگی شده است که در آن بسیاری از چهرههای گذشته که به بیرون از افغانستان فرار کردند در تلاشاند موقعیت ازدسترفتهی خود را بازسازی کنند؛ چهرههای که بسیاری از آنها از نظر شهروندان افغانستان منفور، معاملهگر، آلوده به فساد و حتی دستشان به خون انسانهای بسیاری آلوده است. این چهرهها هرازگاهی که صدا بلند کردند و حرف و حدیثی از آوردن یا آمدن تغییر در افغانستان سخن زدهاند با واکنشهای بسیار تند شهروندان افغانستان روبرو شده و جز بار ملامتی چیزی دیگری نثار شان نشده و استقبال مردم از حرکتهای نمادین نامنسجم و منفعتطلبانهی آنها بیشتر با به رخ کشیدن کارنامههای سیاه گذشته شان بوده است.
نشست اخیر سه جریان مخالف طالبان ــ شورای عالی مقاومت ملی، مجمع ملی برای نجات افغانستان و حرکت ملی برای صلح و عدالت که زیر عنوان «اعلام همصدایی جریانهای همسو» برگزار شد، نمونهی روشن همین تلاش است. این نشست در ظاهر برای ایجاد آلترناتیف سیاسی و رسمیتزدایی از طالبان شکل گرفته است، اما واقعیتهای پنهانی که پشت آن قرار دارد، بهویژه نقش چهرههایی چون حنیف اتمر، عمر داوودزی و معصوم استانکزی که کارنامههای گذشته شان بیشتر غرضآلود همسو با گروه حاکم در افغانستان و قوممحور بوده است، ادعا این ائتلاف را که در بیانیهی خود شرح دادند بیاساس، روپوش برای عملی کردن برنامههای پشت پرده شان خوانده شده است که این پروژه را در جهت کاملاً متفاوتی قرار میدهد.
حنیف اتمر، عمر داوودزی و معصوم استانکزی از چهرههای اصلی حلقهی مافیایی قدرت در دورهی حامد کرزی و اشرف غنی بودند؛ حلقهای که در روند تصمیمگیریهای کلان امنیتی، سیاسیو حکومتداری نقشی تعیینکننده داشتند و منتقدان آنها باور دارند که این حلقه با سیاستهای قوممحور، فساد سیستماتیک و حذف رقبای سیاسی، یکی از عوامل مستقیم فروپاشی جمهوریتبود. در مورد حنیف اتمر و معصوم استاکزی اتهامهای سنگینی طی سالها مطرح شده است؛ از جمله نقشداشتن آنها در حذف فیزیکی برخی چهرههای سیاسی تاجیکتبار، کنارزدن نیروهای رقیب در ساختار امنیتی، مدیریت شکافهای قومی به نفع یک جریان خاص و مشخصأ اتمر به داشتن رابطه با شاخه خراسان گروه داعش نیز متهم است. هرچند این اتهامها هیچگاه در یک چارچوب قضایی مستقل بررسی نشدهاند، اما در حافظهیسیاسی جامعه جای محکمی دارند و سبب شده است که اتمر بهعنوان چهرهای غیرقابل اعتماد برای بسیاری از نیروهای مقاومت و مردم مطرح باشد.
اکنون همین چهرهها که در دورهی جمهوریت به تضعیف ساختار دولت و نفوذ طالبان در بدنهی امنیتی متهم بودند، وارد صحنهیجدید شده و آگاهان و ناظران به این باور اند که اینها با استفاده از شعارهایی چون «گفتوگوی بینالافغانی» و «حل سیاسی بحران»، تلاش دارند مانع از فروپاشی نظام قومی طالبان شوند. تحلیلگران بر این باورند که اتمر امروز نه برای تغییر طالبان، بلکه برای حفظ ستون اصلی همین نظام طالبان که برنامه اصلی آن قومی و حذف غیرپشتونها از ساختار سیاسی افغانستان استوارد میدان شده است. برای او و حلقهی همراهش، سقوط طالبان به معنای تولد یک ساختار سیاسی نوین و فراگیر است؛ ساختاری که مبتنی بر عدالت قومی، انتخابات شفاف و نسل جدید رهبری خواهد بود. در چنین ساختاری، جایی برای بازگشت چهرههایی چون اتمر و داوودزی باقی نمیماند؛ بنابراین آنها ترجیح میدهند و تلاش دارند که طالبان را تهطیر کرده و با اصلاحات سطحی و سمبولیک و سهمدادن به ائتلافهای مانند همین نشست اخیر به بقای این گروه زمینه سازی کنند.
در کنار این، نقش این چهرهها در ایجاد موانع مقابل جبههیمقاومت ملی نیز برجسته است. جبهه مقاومت یکی از دو جبههیمسلح و فعال در برابر طالبان است و اگر در میدان پیشروی کند، هم طالبان ضربه میخورند و هم فرصت معاملهگری برای چهرههایی چون اتمر از بین میرود. زیرا پیروزی مقاومت مسیر را برای یک حکومت جدید باز میکند؛ حکومتی که بر پایهی ارادهمردمی و تغییر نسل سیاسی شکل میگیرد و گذشتهی تاریک چهرههای مافیایی را نیز در محاکمهی تاریخی قرار میدهد. از اینرو، اتمر و داوودزی با استفاده از ابزارهایی چون ائتلاف سیاسی، گفتوگوی صلح و فشارهای منطقهای، میکوشند مقاومت را مهار و خنثی و جنگ را کنترل کنند تا مبادا تداوم قدرتطالبان متلاشی شود و جبههی مقاومت جایگزین طبیعی آن گردد.
آگاهان به این باور اند که این پروژه در هماهنگی با برخی بازیگران منطقهای، بهویژه ایران، تقویت میشود. ایران که از شکل گیری یک حکومت فراگیر و دموکراتیک با حمایت جهانی پس از سقوط طالبان در افغانستان نگران است، ترجیح میدهد طالبان در قدرت بمانند، اما شبکهای از چهرههای سیاسی غیرطالب را نیز در حاشیه یا ساختار نیمهرسطور شدهی آینده شریک کند تا نفوذ خود را از دست ندهد. این محاسبهی ایران برای اتمر، داوودزی و استانکزی نیز کاملاً سازگار است؛ زیرا آنها تنها از حذفشدن توسط طالبان میترسند، نه از ماهیت طالبان. در نتیجه، اتمر، داوودی و استانکزی نه تنها با طالبان مشکلی بنیادی ندارند، بلکه نگران نیمه تمام ماندن برنامه حذف غیر پشتونها که در دستور کار طالبان قرار دارد هستند و از سوییهم برای ایران نیز اهمیتی ندارد که وضعیت شهروندان افغانستان زیر سلطه طالبان در کجای احس انسانیشان قرار دارد، تنها چیزی که سبب نگرانیتهران است این که این کشور در آیندهی افغانستان پسأ طالبانیجایگاه آنچنانی که برنامه ریزی کردهاند را از دست بدهند.
به این ترتیب، ائتلافی که در ظاهر با شعار «نجات افغانستان» شکل گرفته، در واقع پروژهای برای نجات طالبان از سقوط و نجات شبکهی قدرت گذشته از نابودی کامل است. در چنین چارچوبی، نه تغییر واقعی، نه عدالت و نه هم مشارکت مردمی مطرح است. این ائتلاف بیشتر ابزاری برای مهار مقاومت، تضعیف جریانهای عدالتخواه و جلوگیری از شکلگیری نظم سیاسی جدید است؛ نظمی که میتواند حلقههای مافیایی گذشته را برای همیشه از صحنه حذف کند.
در این میان، چهرههایی منفعتطلب، مردمفروش، فاسد و معاملهگر ــ از جمله یونس قانونی ــ که هرچند از نظر قومیغیرپشتوناند، اما از بن تا دورهی ریاست مجلس نمایندگان،کارنامهی سیاسیشان همواره با معاملهگری پشتپرده، پنهانکاری سازمانیافته، فساد سیاسی و همدستی آگاهانه با جریانهای فاشیستی پشتونی گره خورده است، بار دیگر در کنار این ائتلاف قرار گرفتهاند. این افراد در مقاطع حساس تاریخی، بهجای دفاع از منافع کلان ملی و مطالبات واقعی مردم، مسائل اساسی کشور را قربانی بقای شخصی و تحکیم قدرت قومی کرده و آنها را به پای معاملههای سیاسی ریختهاند. اکنون نیز با همدستی و همصدایی با این ائتلاف، میکوشنداز وضعیت بحرانی کنونی بهعنوان یک فرصت استفاده کرده و برای آیندهی خود جایگاه، مقام و سهم سیاسی دستوپا کنند، بیآنکه پاسخگوی گذشتهی پرابهام و پرهزینه خویش باشند.
در نهایت، حضور چهرههایی مانند اتمر و داوودزی، با کارنامهیپر از اتهام، سیاستهای قومی و نقش در سقوط جمهوریت، این ائتلاف را از ابتدا با بحران شدید مشروعیت روبهرو کرده است. آنها نه نماینده تغییرند و نه حامل یک چشمانداز ملی؛ آنچه این چهرهها میخواهند، بازگشت به قدرت از مسیر معامله با طالبان و جلوگیری از ظهور یک بدیل واقعی و مردمی است. بنابراین، تحلیل نهایی این است که این ائتلاف نه برای نجات افغانستان، بلکه برای حفظ افغانستانی که طالبان و حلقههای مافیایی میخواهند شکل گرفته است.
ترامپ: ۴۸ ساعت آینده برای خاورمیانه سرنوشتساز است!
وزیر دارایی اسرائیل به عربستان: کشور فلسطین نمیخواهیم، شترسواریتان را ادامه دهید!
پوتین: لغو دیدار با ترامپ موقت است، روسیه آماده گفتوگو است
وزیر دارایی اسرائیل به عربستان: کشور فلسطین نمیخواهیم، شترسواریتان را ادامه دهید!
فرانسه سومین حکم بازداشت بینالمللی علیه بشار اسد صادر کر
فرانسه سومین حکم بازداشت بینالمللی علیه بشار اسد صادر کرد
درگیری شبانه در قندهار؛ گزارشها از تلفات طالبان حکایت دارد
احمد ولی هوتک در مسابقه MMA در بلاروس به پیروزی رسید
ترامپ: ۴۸ ساعت آینده برای خاورمیانه سرنوشتساز است!
وزیر دارایی اسرائیل به عربستان: کشور فلسطین نمیخواهیم، شترسواریتان را ادامه دهید!
پوتین: لغو دیدار با ترامپ موقت است، روسیه آماده گفتوگو است
وزیر دارایی اسرائیل به عربستان: کشور فلسطین نمیخواهیم، شترسواریتان را ادامه دهید!
فرانسه سومین حکم بازداشت بینالمللی علیه بشار اسد صادر کر
فرانسه سومین حکم بازداشت بینالمللی علیه بشار اسد صادر کرد
درگیری شبانه در قندهار؛ گزارشها از تلفات طالبان حکایت دارد
احمد ولی هوتک در مسابقه MMA در بلاروس به پیروزی رسید
25.Oct.2025
26.Oct.2025
26. Oct. 2025